به گزارش خبرنگار وسائل، امروزه سؤالات و شبهات زیادی پیرامون شیوه کنش
سیاسی مسلمانان در برابر استعمارگران و مستکبران وجود دارد، از همین رو خبرنگار وسائل گفتگویی با حجت الاسلام محسن صبوری فیروزآبادی؛ مسؤول دبیرخانه
فقه معاصر حوزه در خصوص مبانی فقهی ـ کلامی
مقاومت داشته است که متن آن در ذیل تقدیم می شود.وسائل ـ در ابتدا در رابطه با مفهوم واژه مقاومت توضیح بفرمایید.واژه مقاومت در لغت از ریشه «قام – یقوم» گرفته شده است و از آنجا که بر وزن مفاعله است، یک عمل یک جانبه نیست بلکه دو طرف دارد. لذا جناب حمیری در شمس العلوم می نویسد: «قاومه في الحرب و غيرها: أي قام له» یعنی: وقتی کسی در جنگ یا غیر آن در برابر تهاجم دیگری بایستد، به این عمل، مقاومت گفته می شود. پس در واقع مقاومت، واکنشی است در برابر کنش دیگری و پاسخی است به رفتار تهاجمی شخص دیگر.باید توجه داشت که این واژه با الفاظی همچون «استقامت» نیز تقارب معنایی دارد. با این تفاوت که در «استقامت» تنها مفهوم ایستادگی در مسیر صحیح، لحاظ شده است و الزاما در برابر تهاجم دیگری صورت نمی گیرد؛ راغب اصفهانی در رابطه با معنای استقامت می گوید: « و اسْتِقَامَةُ الإنسان: لزومه المنهج المستقيم. نحو قوله: إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا...»[1]معنای مقاومت در فقه سیاسیو اما در اصطلاح فقه سیاسی، مقاوت عبارت است از ایستادگی در برابر سلطه جویی مستکبران در
عرصه های مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... . لذا در فقه سیاسی، اصطلاح «مقاومت» اعم از اصطلاح «دفاع» است. زیرا اصطلاح دفاع که در کتاب الجهاد مطرح می شود، تنها ناظر به دفع تهاجم نظامی است. مرحوم آیت الله مشکینی در کتاب مصطلحات الفقه در رابطه با مفهوم واژه دف درس قواعد فقه الحکومه...
ادامه مطلبما را در سایت درس قواعد فقه الحکومه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : firozabadifeghahat بازدید : 93 تاريخ : سه شنبه 14 تير 1401 ساعت: 9:47